لئو بارنت یکی دیگر از خبرگان تبلیغات امریکاست که آثار ماندگاری در صنعت تبلیغات امریکا برجای گذاشته است. بارنت نیز مانند افراد دیگری که درباره آنها بحث کردیم، کار خود را از حوزه تبلیغات شروع نکرده است. او از کودکی محیط روزنامه نگاری را تجربه نموده و در دفتر یک روزنامه، در شهری کوچک شاگردی کرده است و در طول سالیان، سابقه مفصلی نیز برای خود در این حرفه دست و پا کرده است؛ تا آنجا که هنگام ازدواج نیز به دنبال دختری بوده که پدرش روزنامه نگار باشد. تحصیلات بارنت نیز در حوزه روزنامه نگاری بود. بارنت از معدودی از اساتیدی که آنها را باسواد می دانست چیزهای زیادی در زمینه خبرنگاری اندوخت.
در این محیط کاری، بارنت به عنوان خبرنگار نکته های بسیاری درباره چگونگی برقراری ارتباط و کاربرد رنگ در آگهی های تبلیغاتی آموخت. اما هنر یافتن ایده ها و واژه های سحرآمیزی که بتواند توجه مصرف کننده را به یک محصول جلب کند چیز متفاوتی بود که او بعدا در آژانس های تبلیغاتی آموخت.
بارنت نوشتن را با تالیف داستانهای کوتاه آغاز کرد. وی پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه میشیگان، سردبیر یک نشریه محلی شد. وی در این مسیر شغلی، به عنوان خبرنگار وارد نشریات بزرگتر شد و پس از مدتی، تهیه نشریه سازمانی شرکت کادیلاک را بر عهده گرفت. مدیریت نشریه کادیلاک اولین روزنه ورود او به تبلیغات در این زمان بود و وی به تدریج با حوزه تبلیغات و ویژگی های آن آشنا شد. اولین شغل تبلیغاتی بارنت مسوولیت تبلیغات شرکت کادیلاک بود.او در این دوره با افراد موفق و صاحب سبکی آشنا شد.
بارنت پس از کادیلاک نیز، در بخش تبلیغات یک خودروساز دیگر استخدام شد. سپس از سوی یکی از آژانس های بزرگ تبلیغاتی امریکا، به وی پیشنهاد شغل شد و او به عنوان مسوول بخش خلاقیت در این آژانس شروع به کار کرد و به گفته خودش چیزهای زیادی آموخت.
وی که در تبلیغات صنعت خودرو ید طولایی دارد، معتقد است که تفاوت چندانی بین نوشتن و ایده پردازی برای محصولات مختلف وجود ندارد. مهم این است که جاذبه اصلی یک محصول را پیدا کنید. بارنت برخی از موفق ترین کارهای خویش را در صنایعی می داند که هیچ چیزی از آنها نمی دانسته است. در واقع اولین مشتری آژانس تبلیغاتی در یک صنعت خاص می تواند دروازه ورود اطلاعات تخصصی و فنی از آن صنعت به آژانس باشد. بارنت برخی محصولات مانند محصولات دارویی را از این موضوع مستثنی می کند و برآن است که داشتن اطلاعات علمی و فنی در این گروه محصول ضروری است.
بارنت درباره روش جوشش خلاقیت فکری خود می گوید:«من عادت خاصی ندارم؛ روش من اینست که خود را از اطلاعات آن کالا اشباع کنم. وقتی با افرادی رودررو می شوم که قصد معرفی کالایی را به آنها دارم، سعی می کنم در ذهنم تصویری از آنچه هستند بسازم و اینکه چگونه از کالا استفاده کنند. مهم آنست که بفهمیم چه عاملی است که آنان را وادار به خرید محصول می کند یا توجهشان را به آن جلب می کند.»
وی درباره ویژگی مشترکی که ممکن است نویسندگان ایده پرداز داشته باشند معتقد است که ویژگی مشترک تمام نویسندگان استعدادی است که در بیان مطلب دارند و می توانند چیزهای شناخته شده و قابل باور را با یکدیگر در ارتباط تازه ای قرار دهند. ما باید ساده و رو راست باشیم. او در این باره می گوید: «نکته مهم اینست که خوب دیده شوید. اگر کسی به شما توجه نکند هیچ چیز ندارید. پس حتما باید مورد توجه قرار گیرید؛ ولی باید جلب توجه طبیعی باشد، بدون کلک و هیاهو. همیشه چیزی هست که اگر شما بتوانید آن را پیدا کنید کالا را در بازار ماندگار می سازید. به طور طبیعی باید آن کالا خاصیتی داشته باشد که تولید کننده علاقه ای به تولید آن پیدا کرده باشد. همان امتیازی که مردم را وادار می کند آن را بخرند. کار اصلی در واقع یافتن آن ویژگی و سپس استفاده از آن برای جلب توجه مردم است؛ بدون دروغ و کلک.»