خدمت ملت محترم کشور عزیزمان ایران در قرن 21 سال 1393
اینجانب کوروش هخامنشی فرزند کمبوجیه یکم اولین پادشاه خاندان هخامنشی بودم و اکنون سال های سال است که با اجازه شما دوستان فوت کرده‌ام. گرچه می‌دانم از این قضیه ناراحت هستید و صد البته اگر 200 سال هم عمر می‌کردم شما عزیزان را نمی‌دیدم. اینکه شما عزیزان بنده را مورد لطف و عنایت قرار می‌دهید برای بنده بسیار ارزشمند است، منتها در راستای مورد لطف قرار دادن بنده چند نکته را لازم می‌دانم که مورد توجه قرار دهید:

نکته اول: تنها سندی که از من برای شما عزیزان باقی مانده است یک استوانه خاکی به طول 5/22 سانتی‌متر است که بسیاری از قسمت‌های آن نیز مخدوش شده است. ضمنا دوستان تصور نکنند که زبان نوشته شده روی منشور فینگلیش یا فارسی است! آن زمان ما با خط میخی می‌نوشتیم.

نکته دوم: آن دوستی که گفت: «اگر قرار بود اتفاقی بیفتد نمی‌افتاد» مارک تواین است نه بنده! صد البته ایشان از عزیزان ماست. ضمنا دوستان لطف داشته‌اند مطالب زیادی را از قول بنده منتشر کرده‌اند که بنده به ضرس قاطع تکذیب می‌کنم. تاکنون جملات زیادی از آلبرت اینشتین، مارتین لوتر کینگ، باراک اوباما، باب مارلی، رجب طیب اردوغان، حامد کرزای، سر آلکس فرگوسن، هادی عامل، جواد خیابانی، محمود احمدی نژاد و... را به بنده منتسب دانسته‌اند که هیچ کدام سندیت نداشته است. اساسا در زمان ما این‌قدر حرف نمی‌زدیم، بیشتر عمل می‌کردیم. صد البته بنده از دوستداران جناب شریعتی هستم منتها بالاترین آمار تلفیق نام بنده با جملات قصار  از آن ایشان بوده است.

نکته سوم: اگر کمی دقت کنید بسیاری از دوستان از همین 100 سال پیش خودتان درست و درمان آگاهی ندارید. نمی‌دانم چطور می‌شود یکهو از زمان ما این‌قدر با جزئیات ماجراها را نقل می‌کنید. اگر می‌خواهید رجوع تاریخی بیاورید از زمانی بیاورید که کمی به شما نزدیک‌تر است و اطلاعات کافی دارید. اصلا من خودم انقدر که شما می‌گویید یادم نیست چه می‌کردیم آن زمان!

نکته چهارم: عده‌ای از شما دوستان افسوس این را می‌خورید که در زمان بنده نبودید. شاید خیلی تصوری از زمان ما ندارید. اینکه برق، آب ، گاز ، تلفن و از همه مهم‌تر وسایل ارتباط جمعی نبود چطور می‌خواستید زندگی کنید؟ فیس‌بوک تان را چه می‌کردید؟ وایبر نداشتید ها! باید اسب چاپار می گرفتید و در نامه تان یک «شب بخیر:-*» می‌نوشتید و می‌فرستادید برای مخاطب خاصتان! با سلفی‌های نگرفته در اینستاگرام‌تان چه می‌کردید؟ چطور می‌خواستید بدون تگ روی مخ هم راه بروید؟

نکته پنجم: اینطور نبود که بنده نشسته باشم و صبح تا شب به افق نگاه کنم و لبخند بزنم. و بعدش همه چیز روبه راه باشد ما هم لشکرکشی می‌کردیم و می‌جنگیدیم، منتها برای وطنمان! لشکرکشی‌مان هم واقعی بود، مجازی نبود. مثلا اینطور نبود که چند تا فحش بنویسیم بار اسب کنیم چاپار را بفرستیم و بعدش طرف که آمد در برویم.

نکته ششم: در انتها باید عرض کنم که در زمان ما افغانستان هم جزو پادشاهی ما بود. اگر می‌خواهید کمی از آموزه‌های ما بهره گیرید با این انسان‌های دوست‌داشتنی برخورد غیرنژادپرستانه داشته باشید. کل سلطنت ما تهران، اصفهان، شیراز، گیلان و... نبود که.  لازم به توضیح است هر صفحه فیس‌بوک یا توئیتری منتسب به اینجانب دروغین بوده و با ادمینش برخورد قانونی خواهد شد.

کوروش هخامنشی