چكيده

امروزه يكي از مهمترين و اساسي ترين مفاهيمي كه با پيشرفت علم و تكنولوژي و به خصوص اينترنت در زمينه مسائل مالكيتي مطرح ميشود بحث مالكيت معنويست.مالكيت معنوي در يك نگاه كلي به حقي تلقي ميشود كه براي هر فرد خلاق ، هنرمند ، طراح و نويسنده وجود دارد و آثار غير مادي را كه در اثر تلاش زياد بوجود مي آيد و در ظاهر جنبه مادي ندارد را مورد حمايت خود قرار مي دهد تا به نوعي هم باعث پيشرفت علم و انگيزه در جامعه باشد و هم حق و حقوق افراد خالق آثار.در ادامه سعي بر آن ميشود تا مفاهيم كلي مالكيت معنوي و همچنين انواع مالكيتهاي معنوي معرفي و توضيحاتي پيرامون "حق كپي" و "حق ثبت اختراع" و "علائم تجاري" داده شود.حق كپي داراي يك سابقه بسيار طولانيست كه از سالها پيش نيز مورد توجه قرارگرفته و به نوع هاي مختلفي آنرا مورد اجرا قرار مي دادند اما در سالهاي نه چندان دور اين حق به عنوان يك حق عام و جهاني براي تمامي پديدآورندگان مد نظر قرار گرفته و رعايت كردن ان امري الزايست."حق ثبت اختراع" نيز يكي از پرچالش ترين مباحث پيش آمده در ساليان متواليست و چگونگي استفاده و يا حمايت از آنچه كه اختراع شده جهت جلوگيري از ضايع شدن حقوق مخترعين موارديست كه در مبحث "حق ثبت اختراع" مورد بررسي قرار گرفته است.با توجه به انچه كه يك شركت بزرگ را از ديگر رقبا متمايز مي كند و در بلند مدت شاخصي ماندگار براي شركت خواهد بود ، قطعا علائم تجاري نقش بسيار پررنگي در اين تصور ايجاد مي كند و حمايت و جلوگيري از هرگونه سوءاستفاده از علائم تجاري نيز مورد توجه اين نوشتار است و با نگاهي كلي به معرفي مبحث "علائم تجاري" ميپردازد.


1- تعریف مالكيت معنوي

مالكيت معنوي به حق و حقوقي ابلاغ ميشود كه  يك اثر خلاقانه، يك نوآوري و يك اعتبار كسب و كار را حفظ ميكند.

2- انواع مالكيت ها

در يك نگاه كلي ميتوان مالكيت هاي روزمره اي كه  ما در زندگي با آن سرو كار داريم را به دو نوع كلي تقسيم نمود كه عبارتند از :

مالكيت فيزيكي: مالكيتي است  كه به اموال و دارايي هاي فيزيكي ما توجه دارد. مانند خودرو ، لباس ، خانه و غيره كه اين دارايي ها داراي ارزش مادي بوده و براي داشتن آنها و اثبات مالكيت معمولا استناد به يك سند مكتوب و يا سند خاصي مي شود. مالكيت معنوي: اينگونه مالكيتها در حالت طبيعي داراي سند و يا نوشته مكتوبي نمي باشند كه متعلق بودن آن را به فرد خاصي اثبات كنند. مانند يك ايده كه منجر به بوجود آمدن به يك قطعه موسيقي مي شود، يك اثر هنري و موارد مشابه ديگر. 2-1- تفاوتهاي حقوق فيزيكي و حقوق معنوي

مالكيت هاي فيزيكي چه براي ايجاد و چه براي ساختن مجدد هزينه بر است و نياز به پرداخت هزينه مجدد دارد.براي مثال براي اينكه صاحب يك خانه بشويم ميبايست هزينه اي پرداخت كنيم و همچنين براي داشتن يك خانه مشابه آن مجددا نياز است تا مبلغي بپردازيم اما در مالكيتهاي معنوي اگرچه براي ايجاد و يا خلق آن اثر زحمات فراواني كشيده شده است اما براي داشتن و يا استفاده مجدد از آن نياز به صرف انرژي و هزينه اوليه نيست..تنها با پرداخت هزينه فتوكپي ميتوانيم يك نسخه از يك كتاب را داشته باشيد.از منظر ديگري نيز ميتوان اين دو نوع مالكيت را از هم تمييز داد. اموالي كه به آنها مالكيت معنوي تعلق مي گيرند پولساز نيستند. خود يك ايده به تنهايي نمي تواند سود تجاري داشته باشد. وقتي يك قطعه موسيقي نواخته ميشود، به تعداد زياد بر روي لوح فشرده تكثير ميشود آن وقت آن لوح هاي فشرده ميتواند منفعت تجاري نيز داشته باشد. در واقع خود آن ايده نبوده است كه منفعت آورده است، بلكه لوح هاي فشرده باعث ايجاد يك سود شده اند.

3- مالكيت معنوي از كجا پديد آمده است؟

سه نظريه متفاوت براي مفهوم مالكيت معنوي وجود دارد:

حق طبيعي: بسياري معتقدند كه "مالكيت معنوي" يك حق طبيعي (ذاتي) است كه براي هر فردي كه انر‍‍ژي و زماني براي انجام و يا ايجاد يك كار مي گذارد، وجود دارد. اين استدلال به نوعي ريشه در موازين اخلاقي انسان دارد. حق بوجود آمده: مالكيت معنوي يك حق بوجود آمده است. بدين معني كه به علت آنكه در حال حاضر ايجاد و يا اختراع يك پديده جديد به نفع جامعه است و به جامعه سود ميرساند پس اين حق را به مالك آن ميدهيم. حق شخصي: در اين منظر براي هر فرد ارزش قائل شده و موازين اخلاقي را در نظر ميگيرند و به صاحب اثر اين حق را ميدهند. 4- مولفه هاي مالكيت معنوي

مالكيت معنوي شامل بخش هاي مختلف مي شود كه هر كدام از آنها سعي بر آن دارند تا گوشه اي از مالكيتهاي معنوي را پوشش دهند. مالكيت معنوي مشتمل بر 8 مولفه استاندارد مي باشد. اين تعداد قطعا ثابت نيستند و به مرور زمان مورد مطالعه و گسترش بيشتر قرار خواهند گرفت. مولفه هاي مالكيت معنوي عبارتند از:

حق كپي (copyright): كه شامل هرگونه نوشته ميشود.مثل كتاب ، مقاله و... حق اختراع (patents): كه مربوط به حق اختراعات است. علامت تجاري (trademark): متعلق به آن دسته كارخانجات و يا سازمانهايي ميشود كه يك كالايي را عرضه مي كنند. مسائل محرمانه تجارت (trade secret): كه مربوط به مسائل محرمانه اي است كه شركت ها تمايل به حفظ آن دارند. قوانين  اعتماد (low of confidence) حق  كپي برداري (passing off): ممانعت از سواستفاده از علامت تجاري جهت توليد محصول. حق طراحي (Design right) حق طرح سه بعدي (semiconductor regulation) 5- حق كپي (copyright)

حق كپي به صاحب اصلي آن اثر و يا نوشته تعلق ميگيرد. حق كپي به صاحب آن اجازه ميدهد تا آنچه را خلق كرده است مجددا بسازد ، پخش كند ، تغييراتي در آن اعمال كند ، يا اعتباراتي بر روي محصول بگذارد. در تعريف كپي نيز ميتوان اين طور بيان كرد كه هر عملي كه موجب استفاده مجدد از محصول شود. بعنوان مثال عكس گرفتن ، اسكن و يا فتوكپي صفحات همگي كپي محسوب ميشوند و جزو ممانعتهاي اين قانون هستند. فلذا كلمه كپي صرفا به استفاده از دستگاه فتوكپي تعلق نمي گيرد. در محصول تا مدت زمان خاصي مورد حمايت اين حق قرار ميگيرد بدين معنا كه پس از گذشت يك دوره خاص فرد ديگر آن اثر داراي حق كپي نيست و مي تواند بصورت عمومي مورد استفاده قرار بگيرد. مدت طول حق كپي 50 سال پس از مرگ صاحب اثر است البته اين مدت در انگلستان 70 ساله است.

در حال حاضر حق كپي به تصاوير گرافيكي ، تصاوير متحرك و آواها و موسيقي نيز تعلق مي گيرد. حق كپي مشتقات و محصولات يك ايده را مورد حفاظت قرار مي دهد و  نه خود ايده را. اين بدان معناست كه وقتي يك محصول از حالت ايده و نظريه خود خارج شد و به يك محصول تجاري تبديل شد، حال اين محصول تجاريست كه مورد حمايت حق كپي قرار مي گيرد. بعنوان مثال وقتي يك كتاب منتشر ميشود، آن صفحات كاغذ منتشر شده و ان كتاب است كه مورد حمايت قرار گرفته و حق كپي كردن  آنها وجود ندارد.

حق كپي موارد زير را مورد پوشش قرار ميدهد:

هر گونه كاري كه چاپ ميشود مثل كتاب ، شعر ، رمان ، مقاله و .. نرم افزارهاي كامپيوتري قطعات موسيقي درام (نوشته هايي براي فيلم و يا تئاتر) تصاوير متحرك

اما حق كپي موارد زير را پوشش نمي دهد:

مواردي كه تفكري هستند. ايده حقايق و كشفيات نام ها ، فرمول ها و تساوي ها 5-1- حق كپي و دنياي ديجيتال

درسالهاي پيشين كه اكثر ابزارها و مديا ها بصورت آنالوگ بودند حق كپي با مشكلات كمتري مواجه بود چرا كه بعنوان مثال كپي كردن يك محصول مثل فيلم براحتي امكان پذير نبود و در صورت تكرار بيش ا ز حد اين مسئله كيفيت محصول به مرور زمان از بين ميرفت. اما از زمان پيدايش  ديجيتال  مشكلات بسيار بيشتر و پيچيده تر شده اند چرا كه ابزارهاي ديجيتال با قيمت بسيار پايين تر قابل كپي بوده بدون آنكه كيفيت خود را از دست بدهند و اين امر بر مشكلات حق كپي افزوده شد.

5-2- تاریخچه حق کپی

نگاهي گذرا به تاريخچه حق كپي را می توان موارد زیر خلاصه کرد:

1557 : شاهزاده مارين حق چاپ و انتشار تمام كتابها را به يك گروه خاص دادند تا بر فرايند چاپ و همچنين فروشگاههاي كتاب نظارت داشته باشند. 1662 : يك مدرك تحت عنوان مدرك ثبت كتاب ايجاد و استفاده شد. 1710 : در اين سا ل حقي كه قبلا براي انتشارات وجود داشت را به نويسندگان دادند. 1787 : در اين سا ل كنگره امريكا براي حفظ حق و همچنين گسترش علم حقوقي را بطور رسمي براي نويسندگان و مخترعان ثبت كرد. 1886 : مجمع "برن" تشكيل شد كه در آن مسائلي پيرامون حقوق بين المللي نويسندگان تاييد و از ديگر اقدامات مي توان به ايجاد دانشگاه حقوق و از بين بردن موانع بر سر حق كپي در كشورهاي بين المللي بود. 1928 : انجمن "روم" كه حقوقي را براي هنرمندان قائل مي شد. 1990: در سال 1990 كنگره آمريكا حق و حقوقي را براي نرم افزارها تثبيت كرد كه بيشتر در كتابخانه ها كاربرد داشت. 1996 : در اين سال كنگره بين المملي مالكيت معنوي (WIPO) ‌ براي حفظ حق و حقوق  نويسندگان و مخترعان و همچنين عدم استفاده نادرست از محصولات در دنياي ديجيتال امروزي ايجاد گشت تا بتواند تعادلي ما بين دنياي علم و مخترعان ايجاد كند. 5-3- چگونه با وجود حق كپي از محصولات مي توان استفاده صحيح كرد؟

حق كپي جلوگيري ميكند از افراد جامعه در جهت جلوگيري از كپي مجدد و بدون اجازه محصولات مختلف. اما جامعه علمي با  جلوگيري از مطالعه و دسترسي نداشتن به اين مطالب علمي مخالف داشت فلذا با تصويب يك مصوبه جديد استفاده سالم از محصولات را مجاز دانستند. استفاده سالم داراي تعريف كاملا روشن و قاطعانه اي نيست اما در يك منظر كلي ميتوان گفت استفاده سالم  بستگي به موارد زير دارد:

استفاده از محصول نميبايست جنبه تجاري داشته باشد. بدين معني كه هرگونه استفاده از محصولات كه جنبه تجاري داشته باشد ممنوع است. صرف استفاده از آن محصول در گسترش علم ممانعتي ندارد. طبيعت ان محصول كه حق كپي دارد. گاهي اوقات بعضي محصولات بصورت طبيعي قابل استفاده مجدد نيستند. مقدار و تعدادي كه از محصول كپي ميشود. به منزله آنكه تعداد استفاده هايي كه از يك محصول ميشود نيز مهم و قابل بحث است. تمام موارد گفته شده كاملا بصورت منطقي قابل تصميم گيري نيستند بلكه از يك منطق فازي پيروي ميكنند بدين معني كه در مواردي كه اختلافي بر سر استفاده يك محصول بوجود مي آيد اين دادگاه است كه بر اساس شرايط حكمي درباره استفاده صحيح يا غيرصحيح محصول صادر ميكند.  5-4- فرمت حق كپي

شكل استاندارد و كلي حق كپي بصورت زير است:

[Copyright [data] by [author/owner]

حق كپي {تاريخ نشر} بوسيله {نويسنده و يا پديد آورنده}

همچنين ميتوان از علامت © نيز بجاي عبارت بالا استفاده كرد. هر چند كه مشاهده ميشود هر دوي اين دو در كنار هم نيز بكار برده ميشود و يا عباراتي همچون "هرگونه استفاده از مطالب اين منبع مجاز نمي باشد/ميباشد" و يا "هر گونه استفاده از مطالب اين كتاب و يا محصول در جاي ديگر غير مجاز است " و....
توجه به اين نكته مهم است كه قرار دادن حرف "c" بين دو پرانتز بصورت (c)  به عنوان حق كپي مجاز نمي باشد و هيچ گونه حقي را براي صاحب آن ايجاب نمي كند.

5-5- اشتباهات رايج در حق كپي اگر فردي مطلبي را در يك محل عمومي مطرح كرد پس ميتوان از آن مطلب  دوباره و به هر نحوي استفاده كرد. اما اين كار كاملا غلط و غير قانوني است مگر زماني كه صاحب آن اثر مستقيما اشاره كند كه استفاده از اين مطلب مشكلي ندارد. عدم درك صحيح از استفاده درست : براي استفاده صحيح از مطالب نيز محدوديت هايي وجود دارد كه براي روشن شدن مطلب سعي ميكنيم با يك مثال كار را ادامه دهيم. آقاي "جرارد فورد" در كتابي كه منتشر كرده بود خاطرات دوران مديريتي خود را بازگو كرده بود كه در بين اين كتاب، تعدادي از صفحات شامل جملاتي بودند كه بسيار مهم و حياتي بوده و به نوعي رازهاي موفق مديريتي وي بودند و مهمترين قسمت كتاب بود. خوانندگان اكثرا آن كتاب را به خاطر ارزشي كه آن جملات داشت مي خريدند. اين جملات بر روي هم رفته بيش از 300 كلمه نبود اما يكي از مجلات براي معرفي اين كتاب دقيقا همان 300 كلمه را در مجله خود چاپ كرده بود و مدعی بود كه چاپ تنها 300 كلمه از بين 200000 كلمه هيچ گونه مانعي ندارد اما در واقع نقطه اتكاي آن كتاب همان 300 كلمه بود كه موجب شكايت انتشارات مربوطه و جريمه آن مجله شد. اگر من يك داستاني بنوسيم كه شبيه به داستان فرد ديگري باشد صاحب اصلي آن من هستم. اين يك فرضيه كاملا غلط است.در اين گونه مواقع در صورتي كه فرد دوم نتواند مستقل بودن داستان خود را اثبات كند حكم به نفع فرد اول صادر خواهد شد. يك استثناء: براي انتقاد و يا هجو، استفاده از مطالب ديگران هيچ گونه ممانعتي ندارد. اما بايد دقت شود كه استفاده مي بايست كاملا جنبه انتقادي داشته باشد و از هرگونه استفاده تجاري به دور باشد. حق فرستادن يك ايميلي كه براي شما آمده است را نداريد.اين عبارتيست كه شايد بسيار كم به آن توجه ميشود اما استفاده مجدد از ايميل ها و مطالبي كه به صورت نامه – چه بصورت الكترونيكي و چه به صورت سنتي – را نداريم مگر آنكه از حق استفاده كاملا مطمئن بوده باشيم. كپي هاي با تعداد كم، منجر به ضرر بسيار زيادي براي شركت ميشوند. از كليدي ترين نكات عدم رعايت حق كپي ، تكرار و صدمه مالي در يك دوره مي باشد. طبيعتا اگر يك محصول فقط يك بار توسط مردمان يك شهر مورد كپي قرار بگيرد، در مجموع يك عدد بسيار بزرگ است كه صدمه زيادي به سازمان و شركت مورد نظر وارد خواهد كرد.

از مواردي كه در جرايم حق كپي ميتوان به آن توجه كرد اين است كه اين جرايم، جرايم مدني هستند. بدين معني كه در صورت تخلف براي شما سوءسابقه اي ثبت نميشود. در واقع در سال 1990 دولت آمريكا نقض حق كپي را اينگونه توصيف كرد كه مي بايست بيش از 10 محصول كپي شود در ضمن ارزش مادي آم بيشتر از 2500 دلار باشد.

اما از جنبه ديگر نيز مي توان به مسئله حق كپي و عدم رعايت آن نگاه كرد. امروزه شركتها و سازمانها هزينه هاي بسياري مصرف مي كنند تا محصول خود را تبليغ كنند. اما هنگامي كه فردي محصولان ما را در محصول كاري خود بكار ميبرد، بدون هيچ هزينه اي براي محصول ما تبليغاتي را انجام داده است كه به نوعي ميتواند براي شركت خوش آيند نيز باشد.

6- ثبت اختراع (Patents)

حق اختراع حقي را به مخترع و يا ايجادكننده آن ميدهد تا ديگران را از استفاده تجاري، فروش و يا تغيير آن در يك دوره زماني محدود باز دارد. در واقع جامعه اين حق را به مخترع مي دهند و احترام ميگذارند به اين حق چرا كه آن مخترع قرار است تا جزئيات اين اختراع را  در آينده اي نسبتا نزديك در اختيار آنها قرار دهد. حق اختراع يك حق مالكيت معنويست كه متعلق است به هرگونه وسيله ، ماده ، روش و يا پردازش كه داراي خاصيتهاي جدید بودن، خلاقانه بودن و مفید بودن باشد.

حق اختراع اين حق را به مخترع مي دهد كه از محصول خود هرگونه استفاه تجاري كند تا بتواند از لحاظ مادي نيز نتيجه زحمات خود را بگيرد. به همين دليل يك مدت و دوره اي را براي مخترع در نظر گرفته تا بتواند از محصول استفاده تجاري كند بدون انكه ديگران حق آگاهي و يا استفاده از اين محصول را داشته باشند. اين مدت زمان 20 سال است. به مدت 20 سال پس از ثبت اختراع توسط مخترع كس ديگري حق استفاده تجاري از آن محصول را ندارد. پس از 20 سال بطور خودكار اين حق از بين رفته و مخترع موظف است تا جزئيات و چگونگي اختراع خود را براي جامعه بيان كرده تا با اين كار باعث پيشرفت و گسترش علم شود. حق ثبت اختراع ديگران را از هر گونه فروش، استفاده و ساخت آن محصول جلوگيري كرده و در عوض آن مخترع اين هديه را به جامعه مي دهد كه افراد عادي پس از به پايان رسيدن زمان آن اختراع ، همگي بتوانند از ان محصول استفاده كنند.

در مقايسه با بحث حق كپي، حق ثبت اختراع بصورت خودكار به محصول و يا آنچه كه ايجاد شده تعلق نميگيرد. اين بدان معناست كه براي داشتن حق ثبت اختراع نياز به انجام يك سري مقدمات است كه از جمله انها تاييد و امتحان و ثبت مشخصات محصول توسط سازمان رسمي حق ثبت اختراع است. پس از آنكه محصول بررسي و مورد مطالعه و تاييد قرارگرفت اين محصول را به عنوان يك اختراع ثبت كرده و از آن به بعد تمامي قوانين حق ثبت اختراع شامل آن محصول ميشود. اما حق ثبت اختراع موارد زير را مورد پوشش قرار نميدهد:

هر گونه نوشته (به معناي كتاب و يا نوشته ادبي) مدلهاي رياضي نقشه فعاليتهاي ذهني

 

7- نشانه تجاري (Trademark)

نشانه تجاري كه معمولا با علامت ® و يا بصورت  Trademark™ نشان داده ميشود "چيزيست" كه براي مشخص كردن و جداساختن محصولات و يا توليدات يك شركت از ديگر شركتها ميشود وبه نوعي مشخص ساز و شناسه است. تفاوت اصلي ما بين ® با Trademark™ وجود ندارد. شركتهايي كه علامت تجاري خود را در سازمان ثبت علائم در آمريكا ثبت كرده باشند علامت ® و شركتهايي كه در ديگر نقاط دنيا اين كار را كرده باشند Trademark™ را استفاده مي كنند. در اين بحث مقوله اي ديگر تحت عنوان "علامت سرويس" Service mark نيز وجود دارد كه تفاوت آن با علامت تجاري اين است كه معمولا علامت سرويس به شركت ها و سازمانهايي ارائه مي شود كه يك سرويس و يا خدمات خاصي را ارائه مي دهند.

يك علامت تجاري مي تواند يك "كلمه" ، يك "سمبل يا نشانه" ، يك "طرح" و يا تركيبي از اين موارد باشد. اخيرا نيز به بافتها ، اصوات و صداها نيز ميتوان به عنوان يك علامت تجاري نگاه كرد.همانظور كه بسيار از شركتها در حال حاضر با صوت و يا قطعه موسيقي خاصي شناخته ميشوند. بعنوان مثال در كشور ايران ، شركت "صاايران" براي تبليغات تلويزيوني خود همواره از يك تكه موسيقي در انتهاي تبليغ استفاده مي كرد كه اين قطعه موسيقي به نوعي مشخص كننده اين شركت است.

طبيعتا علامت تجاري يك مولفه بسيار ارزشمند براي شركت مي باشد چرا كه نتيجه سالها تلاش و فعاليت آن شركت است و در واقع امروزه جوامع خريد و انتخاب خود را در حالت عادي با نگاه كردن به علامت تجاري محصول انجام مي دهند.

7- نتيجه گيري

با توجه به آنچه كه بيان شد و دلايل كاملا منطقي و قابل قبول كه شايد مهمترين آنها پيشرفت يك جامعه باشد، انتظار مي رود كه رعايت قوانين و مسائل مرتبط با مالكيت معنوي را با آگاهي كامل پذيرفت و رعايت كرد. عدم وجود انگيزه براي مخترعان و افرادي كه به نوعي محصولات مختلف خلق مي كنند باعث ركود در جامعه خواهد شد پس با رعايت اين قوانين ميتواند هم به نفع جامعه و هم به  نفع خلاقان جامعه باشد. چه بسا خود ما روزي يك محصول جديد خلق كنيم!

مراجع


1. Polk Wagner, Information Wants to be Free: Intellectual Property and the Mythologies of Control

2. Mark Weisbrot, Why We Need Free Trade For Life Saving Medicines, BALT. SUN, March 21, 2001

3. Seth Shulman, Software Patents Tangle the Web, 103 MIT TECH

4. Bronwyn Hall , & Rosemarie Ziedonis, The Patent Paradox Revisited: An Empirical Study of Patenting in the

U.S. Semiconductor Industry, 1979-1995, 32 RAND JOURNAL OF ECONOMICS 1, 101 (2001).

5. Danny Bradbury, Canadian Innovation Choked by U.S. Laws, NATIONAL POST, November 17, 2003, at FE01

6. Why Windows Should Think Small, COMPUTERWORLD, 25 August 2003, 37.

7. Heller, Michael and Rebecca Eisenberg, “Can Patents Deter Innovation? The Anticommons in Biomedical

Research,” Science, May 1998.

  راهکار مدیریت

  Elnur Naghinezhad

  منابع و اسناد کسب و کار | دانستنی‌های مهم حقوقی | خواندنی‌های مکمل کسب و کار | دانستنی‌ها و اطلاعات عمومی

  مالكيت معنوي | مالكيتها | حق كپي | كپي برداري | حق ثبت اختراع | علامت تجاري | copyright | patents | trademark