وارن بافت (Warren Buffett) را برترين سرمايه‌گذار حال حاضر دنيا مي‌دانند. مهارت‌هاي عجيب او در انتخاب سهام موفق، اين ميلياردر خودساخته را در صدر بهترين سرمايه‌گذاران قرار داده است. با اين حال موفقيت او بيش از هر چيز، ناشي از اعتقادش به مهارت‌هاي فردي خود و نيز سرپيچي از دنباله‌روي از عموم است. آقاي بافت تنها در كمپاني‌هايي سرمايه‌گذاري مي‌كند كه به نظرش از معيارهاي مشخصي برخوردار هستند. وقتي هم كه اوضاع طبق ميلش پيش نرود يا منابع خارجي قواعد جديدي براي سرمايه‌گذاري پيشنهاد كنند، اصلا فشاري بر دوش خود حس نمي‌كند. درس‌هايي از او را در ادامه مي‌خوانيم.
درس اول: در مراحل ضروري، سر وقت حاضر شويد.
وقتي در ميانه يك تلاش مهم هستيد، مراحلي هستند كه عبور از آنها تعيين‌كننده است. وارن بافت كه اينك ۸۲ ساله است، درباره به دست آوردن يك كمك هزينه تحصيلي در دوران نوجواني‌اش مي‌گويد: «من رفتم به آنجا و تنها كسي بودم كه سر وقت آمده بود. ۳ پروفسور (داور) آنجا بودند و مدام مي‌خواستند كه بيشتر صبر كنيم تا بقيه هم بيايند. من گفتم «نه، نه، قرارمان ساعت ۳ بود.» بنابراين بدون اينكه هيچ كاري بكنم، كمك هزينه را بُردم.»
درس دوم: كار سخت و صادقانه، درمان همه مشكلات نيست.
آقاي بافت مي‌گويد: «سواركارهاي خوب روي اسب‌هاي خوب كارشان عالي است، ولي روي اسبچه‌هاي چوبي نه! اساسا كار سخت و صادقانه همه مشكلات را درمان نخواهد كرد، بلكه مردم و شرايط اقتصادي هم نقش بزرگي در موفقيت كسب‌وكار‌ها دارند.»
درس سوم: قراردادهاي كاري را طوري انتخاب كنيد كه انگار داريد دنبال همسر مي‌گرديد.
نظر آقاي بافت در اين باره جالب است: «در جست‌وجو براي يك معامله، ما همان روشي را به كار مي‌بنديم كه يك فرد در جست‌وجوي همسر ممكن است از آن روش استفاده كند. يعني پيوندي برقرار مي‌كنيم تا چيزي فعال، جذاب و با ذهن باز را به دست بياوريم، نه اينكه بخواهيم خودمان را در عجله بيندازيم.»
درس چهارم: پيش بيني كنيد كه آينده چه شكلي خواهد داشت.
و اما درباره نگاه به آينده، آقاي بافت مي‌گويد: «من براي سرمايه‌گذاري دنبال كسب‌وكارهايي مي‌گردم كه بتوانم پيش‌بيني كنم ۱۰، ۱۵ يا ۲۰ سال بعد، چه شكلي خواهند داشت. اين به معناي جست‌وجو براي كسب‌وكارهايي است كه در آينده، عملكردي كمابيش شبيه آنچه امروز دارند داشته باشند، با اين استثنا كه بزرگ‌تر شده باشند و در سطح جهاني كار كنند.بنابراين روي فقدان تغيير تمركز مي‌كنم. براي مثال وقتي به اينترنت نگاه مي‌كنم، سعي مي‌كنم و بالاخره هم تشخيص مي‌دهم كه چطور فلان صنعت يا كمپاني مي‌تواند توسط اينترنت تغيير كند يا صدمه ببيند و بعد، از آن سرمايه‌گذاري اجتناب مي‌كنم.»