چاقی در قرن ۲۱،‌ بیماری محسوب می‌شود؛ جسمی، روانی و اقتصادی. اما در برخی کشورها برای مبارزه با این بیماری قوانین سفت و سختی دارند.

به گزارش خبرآنلاین، فوق لیسانس زبان انگلیسی، سابقه زندگی در خارج از کشور و خلاصه کلام اینکه بسیار متبحر در آموزش زبان و البته با سطح آگاهی و اطلاعاتی فراتر از حد معمول. این ویژگی‌ها می‌تواند هر آموزشگاه زبانی را نه تنها ترغیب که مشتاق کند بلکه چنین فردی را به عنوان یکی از استادان مجموعه انتخاب کنند و با وی همکاری کند.

اینجا اما یک مشکل کوچک وجود داشت. کوچک و شاید هم در عین حال بزرگ! استاد توانمند زبان انگلیسی کمی زیادی اضافه وزن داشت. اگرچه اینجا ایران است اما هستند برخی فضاهای کاری که شمایل ظاهری افراد را به عنوان ملاکی جدی برای انتخاب آنها مدنظر قرار می‌دهند.

معلم زبان انگلیسی به همین سادگی از طرف مدیریت آموزشگاه رد می‌شود و از قرار معلوم مدیریت ترجیح می‌دهد فردی را استخدام کند که شاید توانایی‌های آموزشی کمتری نسبت به این معلم داشته باشد اما ظاهر به مراتب برازنده‌تری به لحاظ وزنی دارد.

این قانون شاید در ایران منحصر به برخی مراکز خصوصی باشد و خیلی هم به چشم نیامده باشد اما در عین حال هستند کشورهایی که چاقی در آنها به منزله جرم تلقی می‌شود. جرمی که می‌تواند شغلشان را به مخاطره بیاندازد، هزینه‌هایشان را بالا ببرد و حمایت‌ها و خدمات اجتماعی‌شان را به حداقل برساند.

چاق‌ها در ژاپن بیکار می‌شوند

لاغر بودن در کشور ژاپن نه فقط اینکه برای مدل‌ها و هنرپیشه‌ها پولساز است بلکه برای همه مردم این کشور به یک قانون تبدیل شده حتی اگر برای آنها پولی هم در کار نباشد. بنابراین شما برای لاغر بودن در ژاپن حتما نباید مدل یا هنرپیشه باشید چون اگر می‌خواهید مثل یک شهروند از حقوق طبیعی‌تان برخوردار باشید و کارتان را حفظ کنید و البته با برخورد قانونی پلیس چاقی مواجه نشوید، باید وزنتان را کنترل کنید.

میکی یاب، یک خانم 39 ساله‌، مدیر یک شرکت حمل و نقل است. او اگرچه یکی از مهره‌های تاثیر گذار کمپانی خود است اما اضافه وزن باعث شد تا یک ماهی را با رژیم غذایی سفت و سخت بگذراند و البته ورزش منظم و طاقت فرسا را هم در برنامه زندگی‌اش بگنجاند.

میکی در فاصله نزدیکی به بررسی سالانه شرایط وزنی کارمندان نزدیک به یک ماه، 21 نوع از اقسام سوپ‌ها و سبزیجات را به عنوان غذا خورده بود که اتفاقا همه رژیمی بودند و البته روزانه 30 دقیقه را به ورزش‌هایی نظیر شنا و دو اختصاص می‌داد. به هر حال اگر در این فرجه زمانی یکماهه وزن خود را به شرایط ایده‌آل نمی‌رساند اصلا بعید نبود یکی از مدیران اخراجی شرکت حمل و نقل لقب بگیرد.

این موضوع از قرار معلوم در کشور ژاپن با جدیت هر چه تمام‌تر دنبال می‌شود. در این کشور که اتفاقا لاغرترین ملت جهان را تشکیل داده‌اند، مردم بر اساس سایز خود را بر اساس استانداردی که دولت برای آنها در نظر گرفته حفظ می‌کنند چه در غیر این‌صورت با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.

محاسبه علائم متابولیکی مردم ژاپن از دیگر برنامه‌های جدی دولت این کشور برای جلوگیری از شیوع چاقی در بین مردم این کشور است. این علائم متابولیکی شامل مواردی مانند چربی اضافی شکم ، فشار خون و کلسترول خون می‌شوند که در صورت بالا بودن می‌توانند مسبب بیماری‌های قلبی و گرفتگی‌های عروقی باشند. همچنین در پایان هر سال افراد 40 سال به بالا باید طبق قانون وضع شده در ژاپن در برنامه اندازه‌گیری دور کمر شرکت کنند و با استانداردهای مشخص شده هماهنگ باشند.

در این استانداردها اندازه دور کمر برای مردان 40 سال به بالا باید 85 سانتیمتر و برای زنان 90 سانتیمتر باشد. البته این اندازه‌ها حدودی هستند اما در عین حال اگر دور کمر افراد با استاندارد‌های مشخص شده فاصله زیادی داشته باشد می‌تواند دردسرهای زیادی را برای افراد چاق در پی داشته باشد و حتی باعث از دست دادن کار آنها بشود. با این اوصاف آیا دوست داشتید در کشوری مانند ژاپن زندگی‌ می‌کردید؟

چاقی در آمریکا ذلت است!

امریکایی‌ها جزو چاق‌ترین مردمان دنیا هستند. این آمار طی سال‌های اخیر نه تنها کاهش پیدا نکرده که اتفاقا بیشتر هم شده. آنها در کنترل چاقی موفق نبوده‌اند و این موضوعی است که سبب شده محدودیت‌های کم و بیش آزار دهنده و البته پر سر و صدایی در این کشور برای افراد چاق اعمال شود.

اول از همه اینکه در سال 2009 شرکت‌های هواپیمایی امریکایی قوانینی را وضع کردند که طبق آن افراد با اضافه وزن بیش از حد و چاقی زیاد باید بهای دو بلیط که در واقع دو صندلی هواپیما می‌شود را بپردازند.

از سوی دیگر استخدام یا اخراج کارمندان به طور کلی در ایالات متحده با توجه به مبنای وزنی آنها اتفاقی قانونی تلقی می‌شود و فقط در ایالت میشیگان و 6 شهر دیگر امریکا قوانینی برای مقابله با اعمال فرق بر اساس وزن افراد وضع شده که چنین تصمیمی را غیر قانونی اعلام می‌کند اما در سایر دیگر نقاط این کشور یک کارفرما می‌تواند یکی از معیارهای استخدام و یا اخراج نیروهای خود را وزن آنها قرار دهد.

امریکایی‌ها البته در برابر چاق‌ها فقط به همین مسائل بسنده نکرده‌اند و پرداخت‌های آنها را در حق بیمه نسبت به افراد لاغر بالاتر برده‌اند. طبق این قانون افرادی که به لحاظ وزنی در شرایط ایده‌آلی به سر می‌برند می‌توانند حق بیمه کمتری پرداخت کنند اما در عوض امریکایی‌های چاق باید این حق بیمه را خیلی بیشتر از سایر افراد بپردازند. به این ترتیب است که در یک برنامه‌ریزی مشخص هزینه زندگی برای افراد چاق در امریکا به مراتب بالاتر و بیشتر از کسانی است که از نظر وزن در شرایط مناسبی قرار دارند.

سوئدی‌ها افراد چاق را استخدام نمی‌کنند

اگرچه چاقی هنوز در کشوری مثل سوئد به یک جرم تبدیل نشده است اما کارفرمایان سوئدی ترجیح می‌دهند یکی از ملاک‌های انتخاب کارمندان خود را وزن آنها تعیین کنند. به این ترتیب اگر یک متقاضی با مشکل اضافه وزن روبه‌رو باشد از لیست استخدامی‌ها خارج خواهد شد چرا که مدیران سوئدی بر این باورند چاق‌ها کارایی لازم را ندارند.

هر چند در برخی از کارشناسان سوئدی بر این عقیده‌اند که بسط چنین باوری در قالب قانون و چه بسا عرف می‌تواند سبب تعدیل نیروهای چاق اما با استعداد سوئدی شود که به طور طبیعی نتیجه این اتفاق نمی‌تواند چندان جالب توجه باشد.

اگرچه همه این سخت گیری‌ها می‌تواند برنامه ریزی بلند مدتی برای هدایت هر جامعه به سمت زندگی سالم‌ باشد اما مشخص نیست اعمال قانون‌هایی چنین سفت و سخت در عین حال که می‌تواند سلامت جسمی افراد را به همراه داشته باشد دربردارنده لطمات روحی جبران ناپذیر به افراد دارای اضافه وزن هم خواهد بود یا خیر و آیا اینکه این قوانین می‌تواند هدف غایی دولت‌ها را که ارتقای سطح سلامت جامعه است همانطور که باید و شاید و البته بدون خسارت مادی و معنوی به افراد جبران کند؟