//افروز چراغ طلایی را افروخت //
با چهار پرتاب کار را تمام کرد و نیزه را بیش از 40 متر پرتاب کرد، پنج سانتیمتر هم بیشتر. او که از موفقیت امروزش اطمینان داشت، دیگر به دنبال پرتابهای پنجم و ششم هم نرفت و منتظر پرتاب مائوریسیو والنسیای کلمبیایی ماند.
همه کارهای امروزِ افروز به یادماندنی شد؛ چشمان گریانش در زمان پرتابهای والنسیای کلمبیایی و اینکه هر لحظه به طلا نزدیکتر میشد، بوسه چندبارهاش به نقش پرچم ایران روی پیراهنش، توسل مدامش به ائمه در زمان پرتابها و ژست نابش در کنار تابلوی رکوردشکنی
