شاید با اهمیت‌ترین تصمیمی که یک شرکت می‌گیرد مربوط به انتخاب یک یا چند بخش بازار است تا بر آنها تمرکز پیدا کند. "بخش بازار" به قسمتی از یک بازار بزرگتر گویند که نیازهای خاص‌تری داشته باشد. شرکتی که تنها بر پایه نیازهای یک بخش محصولات خود را تولید می‌کند می‌تواند بهتر از شرکتی که سعی می‌کند محصولات یا خدماتش را مطابق نیاز چند بخش توسعه می‌دهد، به خواسته‌های مشتریانش پاسخگو باشد.

البته اندازه یک بخش باید به اندازه کافی بزرگ انتخاب شود تا بتواند برای شرکت سودآور باشد. می‌توان گفت تا حدی هر فردی نیازهای منحصر به فردی دارد (مثلا‌ً رنگ یا ترکیب خاصی را می‌پسندد). هر چه بخش کوچکتر باشد، محصولات به خواسته‌های افراد آن بخش نزدیکتر می‌شوند و گفته می‌شود هزینه خدمات‌رسانی به بخش نیز با کوچکتر شدن آن افزایش می‌یابد. بنابراین دوخت کت و شلوار مطابق خواست هر فرد هزینه بیشتری برای شرکت دارد تا تولید انبوه کت و شلوارهای مشابه.

البته در دنیای امروز تجهیزات منعطف تولیدی و رسانه‌هایی چون اینترنت دسترسی و ارتباط با گروه کوچکی از مصرف‌کنندگان را به صرفه کرده است. به کمک هدف‌گذاری رفتاری می‌توان رفتار مشتریان آنلاین را ردگیری و مطابق آن بنرهای آنلاین را مطابق سلیقه آنها، برای مشتری به نمایش گذاشت که نمونه‌ای از کاربرد تکنولوژی است که توانسته ارتباط تک به تک با افراد را به شکلی با صرفه ممکن سازد.
بخش‌بندی بازار شامل 4 گام می‌باشد:

1. تشخیص مجموعه نیازهای مربوط به محصول
2. دسته‌بندی مشتریان بر اساس مجموعه نیازهایمشترک
3. توصیف هر گروه
4. انتخاب بخش یا بخش‌هی جذاب

تشخیص مجموعه نیازهای مربوط به محصول

سازمانها به بخش‌بندی به عنوان مجموعه‌ای از قابلیت‌های بالقوه و بالفعل نگاه می‌کنند. این قابلیت‌ها ممکن است شامل: شهرت، محصول موجود، یک تکنولوژی یا مجموعه‌ای از مهارت‌ها باشد. اولین وظیفه شرکت شناسایی مجموعه نیازهاییست که سازمان می‌تواند آنها را برطرف کند. واژه "مجموعه نیاز" انعکاس دهنده این واقعیت است که اکثر محصولات در کشورهای توسعه یافته بیش از یک نیاز را رفع می‌کنند. به همین دلیل است که یک ساعت مچی فقط زمان را نشان نمی‌دهد بلکه برای زیبایی یا غیره نیز به کار می‌رود.

نیازهای مشتریان محدود به دانستن ویژگی‌های محصول نیست بلکه شامل انواع و منابع مختلف اطلاعات در مورد محصول، مکان‌های دسترسی به محصول، قیمت محصول، خدمات مرتبط با محصول، تصویر برند یا سازمان و حتی اینکه کجا و چگونه محصولات تولید می‌شود نیز می‌باشد. برای مثال شرکت Nike در دهه 90 فروش خود را در نتیجه انتشار اخباری در مورد سوءاستفاده از کودکان کار در کارخانه‌های این شرکت در کشورهای در حال توسعه از دست داد.

برای شناسایی مجموعه‌های مختلف نیازهای مشتریان که می‌توانند با محصولات شرکت مرتفع شوند باید تحقیقات در مورد مصرف‌کنندگان به کمک شیوه‌هایی چون گروه کانون و مصاحبه‌های عمیق در کنار تحلیل منطقی و شهودی صورت گیرد.
این مجموعه نیازها اغلب به متغیرهایی چون سن، مرحله چرخه عمر محصول در خانوار، جنسیت، کلاس اجتماعی، نژاد یا سبک زندگی ارتباط داده می‌شوند و شرکت‌ها بخش‌بندی را با تمرکز بر یک یا چند یک از این ویژگی‌ها آغاز می‌کنند. به عنوان نمونه ممکن است شرکتی ابتدا مشتریان را بر اساس نژاد طبقه بندی کرده سپس در هر طبقه شباهت‌ها و تفاوت‌های افراد در نحوه مصرف و رفع نیازشان را بررسی کند. البته اینکه ابتدا بر نیازها تمرکز شود و سپس خصوصیات مرتبط با نیازها در مصرف‌کنندگان توصیف شود سبب خواهد شد به تعریف بهتری از بخش‌ها برسیم اما در عمل از هر دو شیوه استفاده می‌گردد.

  کانون ایران نوین

  هاوژین قربانی

  آموزش‌های کاربردی کسب و کار | ویژه کارآفرینان و مدیران | اخبار کسب و کار و اقتصادی | ویژه کارجویان و حقوق‌بگیران | فنون موفقیت شغلی و اجتماعی برای همه | فنون ارتقای شغلی و افزایش حقوق | مهارت‌های بازاریابی و فروش | مهارت‌های روابط عمومی و تبلیغات | مهارت‌های ضروری مدیران

  بخش‌بندی | بازار