از قدیم الایام تمایلهای بشری بین مجمع های گوناگون جوامع، از جمله؛ شاعران، فلسفه دان ها، روانشناسان و دیگر قشرها مورد بررسی قرار گرفته است. بطور علمی همواره در شکل گیری واژه ای بنام "میل و انگیزه" در انسان، عوامل مختلفی چون، معیارهای روانشناسی، اجتماعی، روانکاوی و جسمی(ترشح غدد داخلی) موثر می باشند. در واقع اشتیاق و تمایلات در هر انسان، اساس حیات او را بنیان می سازد و بدون آن زندگی معنا ندارد. در مواردی نیز با وجود محدودیت های موجود در هر جامعه و متعاقبا" کنترل حدود تمایلات در هر فرد و عدم ابراز آن، می تواند بازتابی مخرب داشته باشد. در واقع بسته به شرایط موجود، اثرات میل در زندگی می تواند مثبت یا بالعکس به همان میزان منفی نیز باشد.

حالات هر فرد از وضعیت روحی تا موقعیت شغلی وی از تمایلات وی ریشه می گیرد. چگونگی قالب انسان، میل به نیک سرشتی، اشتیاق به ثروت، میل به جلوه ی اجتماعی و مورد تشویق قرار داشتن و یا حتی قدرت طلبی، همگی به تمایلات و نحوه ی بروز آن بستگی دارد. به دلیل تنوع در احساسات و روش هر شخص در زندگی ، موارد ذکر شده خیلی جامع نیستند بلکه تنها گوشه ای از دامنه ی وسیع این مبحث است. ارزشیابی این تمایلات در هر جامعه از تنوع و گستردگی زیادی برخوردار است، در واقع این دید خود جامعه است که محدوده ی  شکل گیری و تحقق امیال فردی را برای زنان و مردان  آن جامعه تعیین می کند. حتی به نوعی در برخی جوامع هنوز خیلی از موضوعات به دلیل عدم وجود خیلی آزادی ها در پرده ی ابهام باقی مانده،    بطور مثال مبحث میل جنسی در برخی جوامع حتی به نوعی است که به دلیل تبعیض موجود بین مرد و زن، مسئله ی سکس طوری منعکس شده است که مردان حکم شکارچی و زنان همیشه قربانی هستند! و نتیجه ی آن این است که از دید اجتماع میل جنسی در مردان عادی است امّا در مقابل به گرایش یک زن به روابط جنسی همیشه به دیده ای تردیدآمیز می نگرند!

این روال همیشه مشکل ساز بوده است چرا که در یک جامعه، هم مردان و هم زنان باید از یک رابطه ی جنسی سالم برخوردار باشند و همواره این تبعیضات موجود بین زن و مرد بر رشد سلامت روحی و جنسی افراد اثرات مخرب خود را داشته است.

در مبحث روانکاوی، فروید بطور کامل تفاوتهای بین انگیزه و شهوت جنسی در مقابل حس مرده و مخرب جنسی را، بیان کرده است. هدایت صحیح و ارضای شهوت و میل جنسی به دنبال خود حس و ترغیبت به انگیزه های مثبت دیگر در زندگی را در بر دارد، و بالعکس بی انگیزگی در میل جنسی، خود، اثرات مخربی بر جای خواهد داشت. چگونگی بارتاب میل و انگیزه در رفتار هر شخص، چه مثبت و چه منفی، کاملا" امری است فطری. اثرات تمایلات مخرب در اجتماع با خشونت و ناهنجاری ها همراه است، همچون عدم ارضای صحیح میل جنسی که در نهایت با ناهنجاری های هر فرد و بروز رفتارهای عصبی در جامعه نمایان می شود. از جمله پایه های اساسی بروز تمایلات در هر فرد، معیارهای محیطی و فیزیولوژی(جسمی) می باشد، بطور مثال، میزان ترشح هورمونهای جنسی از جمله تستوسترون باعث ایجاد میل جنسی و عدم بروز این حس به خشونت افراد در جامعه منتهی می شود. وجود ترشح بالای این هورمون ها مثل تستوسترون در مردها و در برخی زنان، عاملی است جهت گرایش به میل شدید جنسی، حس رقابت جویی، افزایش قدرت جسمانی و در بعضی موارد ناهنجاری های خشونت آمیز.

حتی در نمونه هایی از متون باستانی فلسفی شرق، همواره نظرشان بر این بوده که میل جنسی می تواند در زنان شدیدتر نیز باشد. از آنجاییکه وجود هورمون تستوسترون عامل فعال کننده میل جنسی است، لذا میزان ترشح آن در زنان، میزان میل جنسی آنها را رقم می زند. حتی درصورت پایین بودن میزان این هورمون در زنان، پزشکان دوره های مصرفی تستوسترون را برای آنها جهت بالا بردن شهوت و میل جنسی، تجویز می کنند. میزان این هورمون بطور طبیعی در مردها موجود است، بنابراین همواره میل جنسی نیز در آنها زیاد است و به دنبال آن بازتاب های مثبت بیشتری را نسبت به خانم ها دارا می باشند. سالهاست این موضوع که آیا شهوت و میل جنسی در مردها بیشتر است یا زنان، در سایه ی ابهام قرار دارد. همان طور که قبلا" اشاره کردیم، از نظر تئوری مردها به دلیل دارا بودن هورمون تستوسترون بالا، متعاقبا" از تمایلات جنسی بیشتری نیز برخوردارند ولی این به معنای انکار قدرت زنها در این زمینه نمی باشد، چرا که آنها نیز قادرند تمایلات جنسی خود را  در درجه ی بالایی بروز دهند.

در اینجا تمایلات را به سه دسته ی اصلی تقسیم کرده ایم، که بطور کلی تمامی امیال انسانی در این سه دسته گنجانده می شود، که به عوامل سه گانه معروف هستند و شامل: زاد و ولد، قدرت طلبی و هدفمندی، می باشد:

1-     میل به زاد و ولد

 براساس نظریه تکاملی فروید، از ابتدای خلقت، هدف آمیزش در انسان، زاد و ولد و بقای نسل بوده است. وجود تمایلات جنسی قوی در مرها و همچنین زنها عاملی است حیاتی برای ایجاد حس آمیزش و زاد و ولد که لازمه ی بقای انسان است. از نظر زیست شناسی  ایجاد رابطه ی جنسی و آمیزش برای تولید مثل همواره در رأس نظریه های فروید قرار دارد، همانطور که قبلا" اشاره شد، وی معتقد به هدف مند بودن شهوت و میل جنسی است بطوریکه نتیجه ی این آمیزش در جهت مثبتی مثل تولید مثل و داشتن فرزند پیش می رود. در اصل فروید و تمامی روانشناسان بر این باورند که میزان تمایلات جنسی و شهوت در هر انسان، بنیاد اصلی تکامل انسانی می باشد. نیاز عاطفی، عشق و صمیمیت درهر رابطه جنسی، پایه های آن را تشکیل می دهد. از نظر روانشناسی تأمین میل جنسی در هر فرد، می تواند حکم کلیدی را جهت شروع و گشایش میل به خلاقیت و کارآیی در هر زمینه کارآفرینی در اجتماع ( مثل حرفه هایی چون، نقاشان، نویسندگی و...)، دارا باشد.

2-میل قدرت طلبی

قدرت طلبی به معنای کسب قدرت و تسلط است که یکی از بازتاب های آن همان تمایل برای آمیزش و میل جنسی است تا متعاقبا" هر فرد بتواند این میل را با تسلط و کنترل بر فرزند خود بتواند ارضاء کند. به غیر از آن، قدرت طلبی انگیزه ای است تهاجمی ولی مثبت جهت پیشرفت و امیال محرک در هر فرد، در واقع تمامی سیاستمداران، رهبران، مدیران، پزشکان و تمامی افراد خواستار قدرت، با بروز این آن می توانند افراد زیر نظر خود را راهبری و کنترل کنند. همچنین مواردی دیگر مثل میل به کسب ثروت، شهرت و تسهیلات بیشتر دیگر در زندگی نیز زیرمجموعه ی همین دسته می باشند.

در تمامی رهبران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دنیا، همواره این تمایلات موجود و رو به افزایش است! همچنین هنرمندان و سوپراستارها نیز به دلیل شهرت طلبی و تحسین طلبی، همواره از این میل تبعیت دارند.

2-     تمایل به هدف مند بودن

میل به داشتن هدف در زندگی، خود مثل موتور محرکی است برای ایجاد تمایلات و آرزوها در هر فرد. برخی انقلابیون و مبارزان اجتماعی از همین تمایلات پیروی می کنند چرا که همواره برای به نتیجه رساندن و اثبات یک هدف در مبارزه بوده اند. این حس تقریبا" معادل حس خودشناسی و تکامل روحی در هر شخص است که چه کم و چه زیاد، همیشه انسان را بسوی هدفی هدایت می کند. رهبران مذهبی و فرقه های مختلف، با سخنرانی ها و مکتوب کردن نظرات خود، به دنبال ایجاد و یا تحول فرقه ای جدید می باشند. حتی می بینیم که در برخی از این مبارزه طلبان و رهبران، آنقدر این تمایل به هدف مندی را گسترش می دهند که با زیاده روی به اهداف تروریستی، کشتارهای جمعی، منتهی می شود و در اینجاست که طبق مطالب اشاره شده در اول مقاله، می توانید بروز نادرست تمایلات که منجر به عواقب مخرب می شود را کاملا" درک کنید.

تمامی تمایلات انسان از هر نوع که باشد، خواه تمایلات جنسی، قدرت طلبی، تحسین طلبی، میل به ثروت، شهرت، حالات و انگیزه های رهبران مذهبی، معنوی و روحانی، رهبران سیاسی و حتی تروریستی، در این سه دسته، طبقه بندی می شوند.

  مردمان

  هاوژین قربانی

  آموزش‌های کاربردی کسب و کار | ویژه کارآفرینان و مدیران | دانستنی‌ها و اطلاعات عمومی | اطلاعات عمومی و جالب و خواندنی | مهارت‌های ضروری مدیران

  روانشناسی | تمایلات | انسان | در | زندگی |