۱-ترازنامه: ترازنامه گزارشی است که برای نشان دادن وضیعت دارائی ، بدهی و سرمایه یک موسسه در یک تاریخ معین تهیه می شود . بنابراین ترازنامه مانند یک عکس ، تصویر از وضیعت مالی موسسه را در لحظه خاصی از زمان مثلاگ روز ۲۹ اسفند ۱۳۸۴ نشان می دهد .

۲-صورت سود و زیان :گزارشی است که نتیجه فعالیت و عملکرد مالی موسسه را در طی یک دوره معین ( مثلا” یکسال منتهی به ۲۹ اسفند ۱۳۸۴ ) نشان می دهد . این گزارش نیز مانند ترازنامه یکی از گزارشهای نهایی موسسه بوده و تهیه ان حداقل یکبار در سال از الزامات قانونی است

نکته : در صورت سود و زیان فقط دو گروه از اطلاعات مالی مطرح می شود : درآمدها و هزینه ها.

تعریف درآمد: هر نوع افزایش در دارایی ها از طریق فروش محصول ،و یا ارائه خدمت را در آمد می گویند

تعریف هزینه : هر گونه کاهش در دارائی ها و یا افزایش در بدیها که به منظور کسب درآمد صورت می گیرد هزینه نامیده می شود .

۳-صورت گردش وجوه نقد :گزارشی است که تغییرات در میزان وجه نقد یک موسسه را از طریق مقایسه ترازنامه دو سال متوالی آن نشان می دهد ، از سال ۱۳۷۸ تا کنون تهیه این صورت نیز در کنار ترازنامه و سود و زیان از الزامات قانونی شرکت ها می باشد . هر چند که ترازنامه و صورت سود و زیان به عنوان گزارش های مالی اصلی شناخته می شوند

صورت گردش وجوه نقد هر گونه کاهش یا افزایش در حسابهای شرکت را تشخیص داده و به منظور ارزیابی نحوه تامین و مصرف منابع مالی شرکت به کار می رود .

استهلاک کاهش تدریجی ارزش دارائی های ثابت موسسه در طی عمر مفید آن به علت استفاده ، مرور زمان و یا تغییر تکنولوژی « استهلاک » نامیده می شود.

دارائی های ثابت در طی فرایند کسب سود برای موسسه مورد استفاده قرار گرفته و به تدریج ارزش خود را از دست می دهند . این کاهش ارزش در واقع برای سازمان هزینه محسوب  می شود و از آن به عنوان « هزینه استهلاک » یاد می شود .

 طبقه بندی هزینه ها

در حسابداری صنعتی ، هزینه های یک موسسه تولیدی را بر حسب عوامل اصلی موثر در تعیین بهای تمام شده مستقیم و یا غیر مستقیم بودن ارتباط هزینه با تولید و ثابت یا متغیر بودن هزینه ها تفکیک می کنند . این طبقه بندی در برنامه ریزی ، بودجه بندی ، کنترل موجودیها و هزینه ها و تعیین سود و زیان موسسه به کار می رود

دسته بندی هزینه ها به شرح زیر می باشد :

۱-طبقه بندی بر حسب عوامل اصلی موثر در قیمت تمام شده محصولات :

الف- هزینه مواد مستقیم : مبالغی است که بابت خرید مواد اولیه لازم برای تولید کالا و خدمت پرداخت می شود . این مواد در تولید کالا یا خدمت نقش مستقیم داشته و بخشی از محصول یا خدمت نهایی را تشکیل می دهد .

ب- هزینه دستمزد مستقیم ( هزینه کار ) : حقوق دستمزد و مزایای آن دسته از کارکنانی که در تولید محصول یا خدمت نقش مستقیم دارند ( مانند دستمزد کارگران خط تولید ) هزینه دستمزد مستقیم نامیده می شود .

ج-هزینه های سربار( هزینه های بالاسری ): به جز هزینه مواد اولیه و کار مستقیم ، سایر هزینه هایی که در تحقق  هدف تولیدی یا خدماتی اتفاق می افتد هزینه های سر بار را تشکیل می دهد . مواد غیر مستقیم ، کار غیر مستقیم ، استهلاک ، اجاره ، سوخت و تعمیرات نمونه هایی از هزینه های سربار هستند .

۲-طبقه بندی بر اساس عوامل مستقیم یا غیر مستقیم قیمت تمام شده :

الف- هزینه های مستقیم : مواد اولیه مستقیم ، دستمزد مستقیم و کلیه هزینه هایی که به طور مستقیم برای تولید محصول یا خدمت به کار می رود .

ب- هزینه های غیر مستقیم : کلیه هزینه ها به جز هزینه های مواد و کار مستقیم را شامل می شود . هزینه های غیر مستقیم همان هزینه های سربار کارخانه است . حقوق نظافچی ، بیمه ، اجاره کارگاه و….. نمونه هایی از این نوع هزینه ها هستند .

۳-طبقه بندی  بر اساس هزینه های ثابت و متغیر :

الف-هزینه های ثابت : هزینه هایی هستند که با تغییر در حجم تولید ثابت می مانند . مانند هزینه استهلاک زمی و ساختمان ، حقوق کارکنان واحدهای اداری و اجاره

ب- هزینه های متغیر: هزینه هایی هستند که متناسب با تغییر در حجم تولید تغییر می کنند مانند مواد مستقیم سوخت مصرفی برای تولید .

مدیریت مالی  مدیریت مالی رشته ای بر گرفته از اقتصاد خرد است که در خصوص تصمیمات سرمایه گذاری ، روش های تامین مالی و برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل مالی بحث می کند. مهمترین مباحث در مدیریت مالی عبارتند از :

۱-  روشهای تامین مالی

۲- روشهای ارزیابی امکانات سرمایه گذاری وشیوه های تخصیص منابع مالی

۳- روشهای کنترل و مدیریت منابع مالی

از دیدگاه متخصصین مدیریت الی ، هدف اصلی بنگاه اقتصادی انتفاعی « حداکثر کردن ارزش سهام » آن است. در سالهای اخیر مباحث بازار سرمایه و روش های تامین ، تخصیص وکنترل منابع مالی ، از جمله موضوعات اصلی مطرح شده در رشته مدیریت مالی بوده است .

نسبت های مالی مدیران مالی به منظور تجزیه و تحلیل وضیعت مالی یک موسسه انتفاعی از نسبت های مالی استفاده می کنند.

نسبت های مالی در چهارگروه دسته بندی شده اند .

۱- نسبت های نقدینگی :

با استفاده از این نسبت ها می توان تحلیل نمود که موسسه به چه میزان در پرداخت دیون و بدهی های کوتاه مدت خود توانایی دارد .

۲- نسبت های اهرم مالی :

این نسبت ها توانایی موسسه را در پرداخت بدهی ها ( کوتاه مدت و بلند مدت ) نشان می دهد

۳- نسبت های فعالیت : منظور از فعالیت در یک بنگاه اقتصادی میزان فروش آن است . این نسبت ها رابطه میزان فروش با چگونگی بکار گیری امکانات موجود موسسه را بیان می کند .مانند : نسبت گردش دارایی ها ، گردش بدهکاران ، گردش عملیات و……

۴- نسبت های سود آوری : این نسبت ها میزان موفقیت موسسه را در کسب سود خالص نسبت به درآمد فروش اندازه گیری می کند .مانند: نسبت سود ناویژه ، نسبت سود عملیاتی ، نرخ بازگشت سرمایه (ROI)و….