مباحثه تخیلی برای آموزش مفهوم پول در اقتصاد مدرن

اقتصادداني كه پس از يك مشاجره سخت بر سر پول كاغذي از كميسيون تجارت بيرون مي‌آمد، مرتبا زير لب تكرار مي‌كرد: «پول لعنتي! پول لعنتي!» من پرسيدم: «چه شده؟ معني اين تنفر ناگهاني از والاترين معبود بشر چيست؟!»

ف.پول لعنتي! پول لعنتي!
ب. تو مرا نگران مي‌كني. از اين سخنان صداي ريزش صلح و آزادي و زندگي را مي‌شنوم. بروتوس تا آنجا پيش رفت كه بگويد «اي پرهيزگاري! تو بيش از نامي نيستي!» اما تو را چه شده؟
ف.پول لعنتي! پول لعنتي!
ب. آرام باش، دمي تامل كن. چه بر سرت آمده؟ آيا قارون تو را شورانده؟ يا آنكه جونز به خطايت انداخته؟ يا اسميت در نوشته‌هايش به تو افترا زده؟
ف.من با قارون كاري ندارم؛ شخصيت ناچيز من از هر افتراي اسميت دور است؛ و درباره جونز.
ب.‌ها! اكنون فهميدم. چطور اين قدر كور بودم؟ تو هم نظامي براي سامان‌دهي مجدد اجتماع طرح كرده‌اي. جامعه آرماني تو قرار است كه از اسپارت هم كامل‌تر باشد و به همين رو بايد پول از تمام اركان آن حذف شود و آنچه تو را برافروخته، اين است كه چگونه م ...

مشاهده ادامه این مطلب فقط برای کاربران بیزیکت مقدور است.

  کارستان

  محمد رضا کرمپور فیروزی

  گلچین اخبار روز ایران و جهان | آموزش‌های کاربردی کسب و کار | اخبار کسب و کار و اقتصادی

  اقتصاد مدرن | آموزش مفهوم پول | مفهوم پول