نگاه هلیکوپتری در مدیریت کسب و کار

کسب و کار

شما به عنوان یک مدیر باید همیشه از بالا به موضوعات و صحبت‌های جا به جا شده نگاه کنید. خودتان را جای طرف مقابل بگذارید تا ببینید او در چه وضعیتی است. این موضوع خیلی مهم است که بتوانید به این شکل مذاکره را مدیریت کنید. اصطلاح دارا بودن نگاه هلیکوپتری در کسب و کار را معمولا به نگاه کلی، نگاه از بالا و بدون وارد شدن به جزییات یا تلاش برای ایجاد تصویر کلان از یک مسئله و مفاهیم مشابه معنی می‌کنند.

برای وارد شدن به این بحث ابتدا باید در مورد استراتژی در کسب و کار توضیحاتی داده شود. واقعیت این است كه در فضای رقابتی بقا و رشد شركت‌ها مستلزم داشتن مزیت رقابتی است و رویكردی كه می‌تواند برای سازمان‌ها مزیت رقابتی خلق كند استراتژی است. به نظر می‌رسد، در چنین‌گذاری از فضای كم رقابت به فضای پررقابت، از فضاهای كم چالش، به فضای پرچالش، توجه به استراتژی در محیط كشور مفید خواهدبود.

صرف‌نظر از اینكه یك استراتژی را چه‌كسی به سازمان می‌دهد، در سازمان صاحب استراتژی باید سه عنصر برای مدیران روشن باشد. اول اینكه باید باتوجه به مسائل محیط، تصور و تجسمی روشن از آینده سازمانش را دارا باشد. این تصور باید نه تنها در ذهن بالاترین مدیر بلكه باید در ذهن سایر مدیران ارشد هم وجود داشته باشد و به نوعی با هم به اشتراك و تفاهم رسیده باشند. این تصویر روشن، مورد قبول و بارز لزوما با پیگیری فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیك و به كارگیری آن شابلون به وجود نمی‌آید. چون ممكن است مدیران یك ذهنیتی داشته باشند و شابلون و فرآیند یك چیز دیگر تولید كند، ولی هیچ تأثیر عمیقی روی ذهنیت مدیران نگذاشته و تا وقتی تلاش و روند برنامه‌ریزی استراتژیك روی ذهنیت مدیران اثر نگذارد، آثار عملی در سازمان ظاهر نمی‌شود. پس یك عنصر چشم‌انداز وجود دارد كه باید عمیقا موردباور مدیران و در عین حال معقول باشد، یعنی متاثر از توانایی‌های سازمان و تحولات محیط باشد.

مورد دوم كه باید در یك سازمان دارای استراتژی وجود داشته و در جان مدیران سازمان نشسته باشد، این است كه سازمان چه قابلیت‌های ویژه رقابتی می‌خواهد داشته باشد تا از كسانی كه با او رقابت می‌كنند متمایزش كند. مورد سوم این است كه سازمان چه طور حركت كند كه آن قابلیت‌های ویژه را در خود به وجود آورد و تصویر و تجسم خود را در آینده محقق سازد. یعنی چه اقداماتی انجام دهد كه آن مزیت‌های رقابتی به وجود آیند و چشم‌انداز محقق شود. این موارد باید در ذهن مدیران به طور کامل قرار گرفته باشد، به آن اعتقاد یابند و براساس عملیات ساده، نقشه سازمان‌ را طراحی و پیاده کنند. سازمان‌ها در این سطح هنوز موفقیت زیادی كسب نكرده‌اند.

با توجه به این توضیحات به این نتیجه می‌رسیم که برای دارا بودن نگاه هلیکوپتری، یک مدیر موفق باید از نگاه جزیی به کسب‌ و کار فاصله بگیرد و با توجه به چشم‌انداز استراتژیک کار را به صورت کلی و با تمام جوانبش نظاره کند. بنابراین نمی‌توان با یک نگاه و یک دیدگاه به تحلیل استراتژیک امروز و آینده سازمان پرداخت. هرچند که حتی در این نگاه کلی نیز برخی هدایت استراتژیک سازمان را شبیه هدایت یک گروه می‌دانند. برخی دیگر، مفاهیمی انحصار و رقابت را اساس استراتژی می‌دانند و برخی دیگر نیز معتقدند مهم‌ترین دغدغه استراتژیک یک مدیر، شناختن منابع، توسعه و مدیریت آنها به شیوه‌ای کارآمد و اثربخش است.

  کارستان

  saeed ahmadi

  آموزش‌های کاربردی کسب و کار