آیا به راستی فراری، این برند خودرویی ایتالیایی هیچ هزینه‌ای جهت تبلیغات نپرداخته است؟ اگر این جمله صحیح باشد، پس راز استراتژی بازاریابی آن چگونه است ؟ یا چگونه توانسته در بازار جهانی چنین مرتبه‌ای را کسب کند؟

این سوالاتی است که در نگاه اول ذهن شما را به خود معطوف می‌کند. ولی به راستی باید بپذیریم که فراری تبدیل به یک سبک و اسطوره در صنعت خودروسازی شده است. در واقع افسانه فراری یکی از مبهوت‌کننده‌ترین و متمایزترین افسانه‌های موفقیت در بازار جهانی است.

فراری در اجرای اصول بازاریابی یکی از بی‌نظیرهاست.

اما نکته مهم در این است که موفقیت فراری را  نباید در مقیاس‌هایی هم‌چون حجم فروش، میزان درآمد و سهم اکثریت بازار اندازه‌گیری کرد. چون فراری یک IPO(Initial public offering) عرضه‌کننده محصولات عمومی نیست. بلکه موفقیت فراری را باید  در  ارزش برند و ارزش محصولات آن دانست. ارزشی که باعث شده است فراری در کنار برندهایی چون گوگل، اپل، آی‌بی‌ام، نایک، جنرال‌الکتریک، مرسدس‌بنز، شل و… قرار بگیرد و بتواند در تمام دنیا نام خود را مطرح کند. از آمریکا تا ژاپن، از آلمان تا سوئد، از فرانسه تا استرالیا، از نیوزلند تا روسیه و از برزیل تا آرژانتین.

درست است. فراری هرگز یک پنی برای تبلیغات پرداخت نکرده است!! این نگرشی است تا بتوانیم در مورد نحوه پیشرفت‌های این برند در سطح بین‌الملل بیشتر بدانیم.

پیشترفت‌های منحصر به فرد فراری

فراری بیشترین درآمد خود را از استراتژی بازاریابی منحصر به فرد خود دریافت کرده است. برای درک این‌که چگونه فراری به این نتایج شگفت‌انگیز رسیده است، باید ابتدا مروری بر شرکت فراری و دلایل توسعه آن داشته باشیم.

درسال ۱۹۴۳ آقای انزو فراری رسما سرمایه‌گذاری خود را روی شرکت خودروسازی خود آغاز و شروع به ساخت خودروی فراری کرد که در ابتدا اکثرا دچار حریق می‌شدند یا به سختی خسارت می‌دیدند؛ و نکته جالب‌تر آن‌که آقای انزو فراری مهندس نبود و هرگز به دبیرستان و دانشگاه نیز نرفته بود و مدرک دکترا یا MBA نداشت.

در حقیقت انزو فراری تنها یک مکانیک ساده بود. ولی با یک انگیزه و اشتیاق بالا. احساسی ژرف جهت ساخت موتوری با حداکثر سرعت، قدرت و آرزوی کسب مقام نخست در مسابقات رالی. احساس و انگیزه‌ای که به او کمک کرد تا تمرکز خود را روی موتور غول‌پیکر و طراحی متفاوت معطوف کند. زیرا همواره می‌گفت: «خودرو دلیلی برای هر موفقیت است.»

به راستی که همین انگیزه بالا و جنون سرعت که از ۱۰ سالگی در ذهن انزو فراری بود، دلیل اصلی موفقیت او را رقم زد و تنها ابزار قدرتمند بازاریابی منحصر به فردش در بازار جهانی شد.

انگیزه و شوق بالای فراری

اولین فراری بنام ۱۲۵S جهت مسابقه در میادین در سال ۱۹۴۷ ساخته شد. خودرویی که  با دیدن آن می‌توان شاهد افزایش ضربان قلب بود و با قرار گرفتن در داخل آن انرژی شگفت‌انگیزی دریافت و تجربه‌ای متفاوت را لمس کرد.

پس از ۱۲۵S ، فراری ۱۶۶ جهت مسابقات و همین‌طور استفاده عموم، به عنوان یک خودروی فوق اسپرت برای علاقمندان سرعت وارد بازار شد و با ورود خود زیرساخت‌های استراتژی بازاریابی فراری را شکل داد. استراتژی بازاریابی که در ابتدا بدون برنامه‌ریزی آکادمیک، بدون مطالعه دقیق بازار و بدون آگاهی کلاسیک صورت گرفت. بله، استراتژیی به نام جنون سرعت، شوق برنده شدن در مسابقه با خودرو و عطش داشتن خودرویی با موتور قدرتمند. این شوق و هیجان از درون قلب فراری به درون قلب‌های هر عاشق مسابقات خودرویی رسوخ کرد و بازار را تحت شعاع نگرش خود قرار داد.

شوق و هیجانی که در درون هر خودروی مدل ۳۶۰ MODENA، درون هر خودروی مدل Ferrari Enzo، درون هر ۵۷۵ Maranello، درون هر f430 و درون هر خودروی مدل FF، برای رانندگی و برنده شدن در جنگ سرعت در خیابان‌ها قرار گرفت.

در نهایت رویای موفقیت در مسابقه، ترس از شکست خوردن در رقابت‌ها و جدال تنگاتنگ و طاقت فرسا در مسابقات، برند فراری را مستحکم کرد و آن را تبدیل به ابزاری موثر جهت رسوخ در روزنامه‌ها و مجلات، دنیای مجازی و سایت‌های معتبر اینترنتی، بازی‌های کامپیوتری، فیس‌بوک و توئیتر، مقالات خودرویی و همین‌طور رسانه‌های عمومی همچون تلویزیون و رادیو کرد.

نقش هوشمندی تجاری در سازمان فراری Business intelligence

البته در این میان نباید نقش هوشمندی تجاری و تکنولوژی کنترل داده‌های انبار را در جهت تولید خودرو و حمایت از فرایند صحیح تصمیم‌گیری نادیده گرفت. زیرا با افزایش تعداد سازمان‌های شرکت فراری، هوشمندی  تجاری  می‌تواند باعث ترغیب پرسنل بیشتری در تصمیم‌گیری، ارتباط موثر پرسنل با مشتریان، مدیریت خط مشی‌های تجاری و مدیریت تامین‌کننده‌ها شود.

هوشمندی تجاری در سال ۱۹۵۸ طراحی و در سال ۱۹۷۰ نرم‌افزارهای آن تولید شد تا پس از دریافت کلیه فاکتورها و اطلاعات داخلی و خارجی سازمان، در دو جنبه استراتژیک و عملیاتی راه‌حل‌های خود را منعکس کند.

راه حل‌هایی که باعث می‌شوند فرایندهای اصولی در جهت ۱-ارائه اطلاعات درست به ۲-مشتریان هدف ۳-در زمان صحیح و با ۴- ابزارهای مناسب صورت گیرد.