گاهی انسان در شرایطی قرار می‌گیرد که احساس می‌کند با انجام کاری باید از خود دفاع کند. فکر می‌کنم تا اینجا یاد گرفته‌ باشیم که انجام کارها و حرکات احساسی، بدون تامل و سریع نتیجه خوشایند و دلخواه را به دنبال ندارد. شاید آتش بحث و جدال را شعله ورتر نیز بکند.

انسان خویشتن دار، گاهی اوقات خود را در شرایطی با افراد منفی و سخت می‌بیند که هیچ چاره‌ای جز برخورد و عکس‌العمل ندارد.

افرادی که گاهی اوقات ما را تا مرز جنون و خشم هدایت می‌کنند در زندگی ما کم نیستند. حتی ممکن است از اعضای خانواده ما چون پدر و مادر، خواهرو برادر، دوست وهمکار و یا رییس‌مان باشد.

به راستی آنان چگونه اشخاصی هستند؟ چگونه می توان با چنیت اشخاصی رفتار، مدارا و یا به عبارتی کنار آمد؟

با وجود اینکه ممکن است تمرین‌ و مطالعات زیادی برای رفتار با این افراد انجام داده باشید، ولی همچنان قادر به جلوگیری از ایجاد تنش در محیطی که آنان هستند، نباشید! چرا که ما انسان هستیم و دارای احساسات و عواطف.

هر چند که کنترل احساسات و عواطف می تواند به سلامت روح و جسم شما کمک کرده و از بوجود آمدن شرایط بد جلوگیری کند، با این وجود، نمی‌توان انکار کرد که در زندگی شرایطی پیش می‌آید که انسان کنترل خود را از دست می‌دهد.آنچه از این اتفاق باقی می‌ماند، تاسف ناخوشایند است.

شرایطی که انسان در رویارویی با افراد سخت و منفی با آن مواجه می‌شود، شرایط سختی است که گاه انسان کنترل خود را کاملا از دست می‌دهد. همین امر باعث دردسر‌‌های بیشماری برای او شده و خواهد شد.

حال چگونه می‌توان در چنین شرایطی کنترل خود را حفظ کرد؟ به عبارتی، چگونه می‌توان با افراد منفی و سخت در خانواده و یا جامعه رفتار و مدارا کرد؟

پیشنهاد‌های ارائه شده  را بخوانید؛

پیشنهاد اینکه قبل از هر چیز و در صورت امکان، افراد منفی را از زندگی خود حذف کنید!

افراد منفی باعث از دست رفتن انرژی شما هستند. این گونه افراد خواسته یا نا خواسته از نظر روحی به شما آسیب خواهند رساند. تماس خود را با آنها کم کنید.

شما این حق را دارید که دوستان و آشنایان خود را انتخاب کنید. این افراد باید کسانی باشند که شما آنان را دوست دارید. افراد خوش بین، مثبت، آرام و مشوق... همانطور که یک اندیشمند می‌گوید: به دنبال چیزی باشید که می‌خواهید در دنیا ببنید.

پیشنهاد دوم؛ به آنچه که در درون شما می‌گذرد، توجه کنید

وقتی تمرین می‌کنید تا مراقب احساسات، اندیشه و شرایط  باشید. در واقع خود را از احساسا‌تان جدا می‌کنید. بیایید به جای اینکه به احساسات اجازه دهید که شما را کنترل کنند، شما آنها را به سمتی که می‌خواهید، هدایت کنید.
برای این منظور یعنی وقتی درگیر احساسات و اندیشه های خود شدید، سریع  روی تنفس خود تمرکز کنید.

پیشنهاد عبرت‌انگیز؛ از آنچه پیش می‌آید، درس بگیرید

هر فرصتی که باعث کسب تجربه‌ برای شما می‌شود از آن استفاده کنید. بدون توجه به اینکه یک ماجرا و شرایط چقدر می‌تواند منفی باشد،حتما درس یا درس هایی در آن وجود دارد. آنها را پیدا کنید.

پیشنهاد چهارم؛ لیستی از مهم ترین چیز‌ها از نظر خودتان تهیه کنید

بعد از لیست کردن مهم ترین چیزها در زندگی از خود بپرسید، نشان دادن عکس‌العمل به رفتار این شخص چه نقش مهمی در زندگی من خواهد داشت؟ ارزیابی عکس‌العمل و تاثیر آن بر روی زندگی‌تان، موجب می شود تا شما از انجام آن منصرف شوید.

پیشنهاد پنجم، از پرداختن به موضوع‌های ناراحت کننده و بحث برانگیز خوداری‌ کنید

از مشکلات و درگیرهای زندگی خود نزد افراد منفی صحبتی نکنید. این درست نیست که شما داستان زندگیتان را برای هر کسی که گوش می‌کند، تعریف می‌کنید.

تعریف و توضیح مکرر مشکلات یا موقعیت‌های ناخوشایند زندگی شما را بیشتر درگیر آنها می‌سازد. تا جایی که امکان دارد، مشکلات و موقعیت‌ها سخت خود با صحبت کردن درباره آنها توسعه، بسط و تکرار نکنید.

مثلا هرچه بیشتر در مورد اینکه از یک نفر بیزار هستید، صحبت می‌کنید از آن شخص بیزارتر می شوید. چرا که با صحبت کردن در باره این شخص متوجه نکات نفرت انگیز دیگری می‌شوید که قبلا متوجه آن نبودید.

از صرف انرژی روی اینکار جلوگیری کنید. سعی کنید کمتر در باره آن تفکر و صحبت کنید یا اصلا نکنید. حتی نزد دیگران از مطرح کردن این موضوع خوداری کنید. مطمئن باشید به نفع شما است.

پیشنهاد ارزیابی؛ از خودتان بپرسید، آیا واقعا مهم است که حق با من باشد؟

گاهی اوقات ما از نقطه نظر و عقاید خود به شدت دفاع می‌کنیم. اگر زمانی خود را در حال بحث بر سر درستی و حقانیت حرف و یا نظر خود یافتید از خود بپرسید، آیا واقعا مهم است که حق با من باشد یا نه؟

اگر جواب مثبت بود. دوباره از خود بپرسید چه ضرورتی است که آن را اثبات کنم؟ چه بدست خواهم آورد؟

پیشنهاد جابجایی، گاهی خود را جای طرف مقابل بگذارید.

ممکن است این پیشنهاد تکراری و کلیشه ای باشد. اما فراموش نکنید که ما فقط از جانب خود یعنی از یک بعد به موضوع نگاه می‌کنیم. لحظه‌ای خود را جای طرف مقابل بگذارید. از خود بپرسید شاید یا ممکن است من هم  او را آزار داده باشم.

این کار باعث می‌شود تا شما نگاهی دوباره و تازه‌ای به موضوع بیاندازید و عاقلانه رفتار کنید. حتی ممکن است این نوع تفکر موجب دلسوزی شما برای آن شخص شده و خشم و نفرتتان از بین برود.

پیشنهاد هشتم؛ تا جایی که امکان دارد از بحث کردن پرهیز کنید.

گاهی انسان در شرایطی  قرار می‌گیرد که احساسات بر عقل و تفکر غالب می‌شود. در این زمان انسان چنان در درون خود غرق می‌شود که به خاطر رضایت نفس‌اش بر سر هر چیز کوچکی بحث و جنجال راه می‌اندازد.

او می‌خواهد به هر وسیله‌ای از خود دفاع  کند. در چنین شرایطی خوب می‌دانید که تعقل، خرد و قوه تشخیص  فرد از کار افتاده است.  بهتر است از بحث خوداری کنید. چرا که چنین بحث‌های فاقد ارزش مقام انسانی هستند. اگر لازم است که به  بحث بپردازید تا زمانی که خود و سایرین آرام شدید، صبر کنید.

پیشنهاد واکنشی؛ عکس‌العمل نشان ندهید

بیشتر وقتها که شخصی  یک پیام منفی یا نظر بد میدهد تلاش می‌کند که واکنش یا عکس‌المعل شما را تحریک کند. وقتی ما عکس العمل نشان می‌دهیم آنها را به خواسته شان رسانده‌ایم. پس این چرخه را متوقف کنید و خود را برای جواب دادن به زحمت نیندازید. همیشه این دو سوال را از خود بپرسید؛ بدترین نتیجه نشان ندادن عکس‌العمل چیست؟ بدترین نتیجه نشان دادن عکس‌العمل چیست؟

پرسیدن این سوال‌ها باعث باز شدن دید شما خواهد شد. شما نتیجه عکس‌العمل خود را پیش بینی کرده و متوجه خواهید شد با نشان دادن عکس‌العمل نتیجه خوبی بدست نخواهید آورد. تنها انرژی شما هدر رفته و درون شما آشفته‌تر خواهد شد.

پیشنهاد همیشگی، صبوری کنید

گاهی انسان در شرایطی قرار می‌گیرد که احساس می‌کند با انجام کاری باید از خود دفاع کند. فکر می‌کنم تا اینجا یاد گرفته‌ باشیم که انجام کارها و حرکات احساسی، بدون تامل و سریع نتیجه خوشایند و دلخواه را به دنبال ندارد. شاید آتش بحث و جدال را شعله ورتر نیز بکند.

بهتر است، مدتی به خود وقت دهید تا آرام شوید. شما می‌توانید آن کار یا حرکت احساسی را انجام دهید اما با تفکر و اندیشه نه از سر خشم و احساسات...برای مثال، اگر قصد دارید هنگام خشم و هیجان، نامه تند وتوهین‌آمیزی به شخصی بنوسید، اشکالی ندارد، بنویسید. اما آنرا نفرستید. صبر کنید تا آرام شوید. بعد هم می‌توانید، اگر خواستید نامه را بفرستید یا تغییر دهید.

پیشنهاد ضروری، نوشتن، نوشتن، بنویسید

کاغذ سفید بردارید و تمام افکار و خشم خود را بدون ملاحظه بنویسید. آنقدر به این کار ادامه دهید تا خالی شوید. بعد کاغذ را مچاله کنید، مقابل چشم‌های بسته خود نگه دارید. تمام انرژی منفی و خشم خود را درون کاغذ مچاله تجسم کنید. واقعا ببنید. بعد کاغذ را به قدرت درون سطل زباله بیندازید، حالا دیگر رها شده‌اید.

پیشنهاد آخر، مهربان باشید

این روش همیشه موثر واقع نمی‌شود اما بعضی اوقات باعث خلع سلاح کسانی می‌شود که می‌خواهند شما را آزار دهند. تعریف بجا و درست از افراد نگاه منفی آنها را نسبت به شما مثبت خواهد ساخت.

ابراز اینکه در رابطه با آنها چه چیز‌های یاد‌گرفته‌اید یا چقدر شما شاد‌تر و آرام تر شده‌اید، بسیار برای حفظ رابطه سالم مفید است.

البته ممکن است، برای اینکه چیزی برای تعریف کردن از افراد پیدا کنید خیلی زحمت بکشید. اما ارزشش را دارد. امتحان کنید.

  کارستان

  سمیه خدایی

  فنون موفقیت شغلی و اجتماعی برای همه | پزشکی، بهداشت و سلامت | خانواده، فرزندان، روابط همسران | ویژه دختران و پسران جوان | اطلاعات عمومی و جالب و خواندنی